جدول جو
جدول جو

معنی حصار بن - جستجوی لغت در جدول جو

حصار بن
(حِ رِ بُ)
دهی است جزء دهستان حبله رود بخش فیروزکوه شهرستان دماوند. واقع در 450هزارگزی طریق سیمین دشت و چهل هزارگزی از طریق امین آباد و جنوب باختر فیروزکوه و چهارهزارگزی شمال ایستگاه سیمین دشت. ناحیه ای است واقع در کوهستان ولی معتدل. دارای 570 تن سکنه میباشد. تاتی، فارسی زبانند. از رود خانه دلیچائی مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، بنشن، میوه جات سردسیری. اهالی به کشاورزی وباغبانی گذران میکنند. از بنای قدیمۀ این ده قلعۀخرابه ای به نام گذرخانی در 26هزارگزی آبادی واقع است. راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حِ فَ)
دهی است جزو دهستان کزاز پائین بخش سربند شهرستان اراک. واقع در 24هزارگزی شمال آستانه و دوهزارگزی راه مالرو عمومی. ناحیه ای است کوهستانی. سردسیر. دارای 1522 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات و چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، چغندرقند، انگور، بنشن، قلمستان. اهالی به کشاورزی، گله داری، قالیچه بافی گذران میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(حِ ؟)
دهی است از دهستان قنوات بخش حومه شهرستان قم. واقع در 25هزارگزی جنوب خاور قم و هشت هزارگزی شمال راه شوسۀ قم به کاشان. ناحیه ای است واقع در جلگه ولی معتدل. دارای 705 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات دو رشته، شیرین و یکی شور مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، پنبه، صیفی. اهالی به کشاورزی و عده ای برای صیفی کاری اطراف تهران رفته برمیگردند. از صنایع دستی: کرباس بافی. راه مالرو است و از لنجرود میتوان ماشین برد. مزرعۀ کرم جزو این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
نام بخشی از زمین های کشاورزی از دهستان دشت سر آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان گیل خواران
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی در حوزه ی شهرستان نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در شهرستان آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان کلارآباد شهرستان تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی
آرواره ی پایین
فرهنگ گویش مازندرانی
زیر درخت، در سایه ی درخت
فرهنگ گویش مازندرانی